Tuesday, May 28, 2002

اكنون‌ در سياره‌ ما زمان‌ تحولي‌ عظيم‌ است‌ ما نيز بايد از راه‌ اشتياق‌ براي‌ خود بودن‌ خود راستين‌ و شكوهمند، نقش‌خود را ايفا كنيم‌. ما نيازمند هدفيم‌ نه‌ بخاطر آنچه‌ براي‌ ما به‌ ارمغان‌ مي‌آورد. بلكه‌ بخاطر آنچه‌ برايمان‌ انجام‌مي‌دهد. هدف‌ ها ارابه‌ هايي‌ هستند كه‌ با سوار شدن‌ بر آنها مي‌توانيم‌ از اكنون‌ خود فراتر رويم‌. و در اين‌ راه‌ خلاق‌بودن‌ داراي‌ اهميت‌ است‌ زيرا افراد خلاق‌، مبتكر و سازنده‌ به‌ تاريخ‌ شكل‌ و به‌ جهان‌ جهت‌ مي‌دهد.
اقليت‌ خلاق‌
«لوين‌ بي‌ «كساني‌ را كه‌ به‌ پيشرفت‌ تمدن‌ فرهنگ‌ جامعشان‌ كمك‌ مي‌كنند اقليت‌ خلاق‌ مي‌نامند كه‌ بسيار معدودنداما تاثير اين‌ اقليتها به‌ نسبت‌ تعدادشان‌ نيست‌، بلكه‌ قدرت‌ ابداع‌ و خلاقيت‌ آنها تعيين‌ كننده‌ ميزان‌ نفوذشان‌ درجامعه‌ است‌، الهامات‌ و تراوشات‌ ذهني‌ اين‌ اقليت‌ است‌ كه‌ به‌ اكثريت‌ غير خلاق‌ امكان‌ مي‌دهد در پيشرفت‌ جامعه‌شان‌ سهيم‌ شوند. اين‌ وظيفه‌ و مئوليت‌ اقليتها است‌ و بدون‌ همكاري‌ و كمك‌ آنان‌ فرهنگها و جوامع‌ پيشرفتي‌نخواهد داشت‌. اقليتها موظفند اكثريت‌ غير خلاق‌ را اصلاح‌ و پرورش‌ داده‌ و در پيشرفت‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ جامعه‌شان‌ بكوشند. چنانچه‌ اقليتها اين‌ گونه‌ عمل‌ نكنند در زوال‌ جامعه‌ و تمدن‌ تسريع‌ خواهد شد. زمانيكه‌ توانايي‌ هاي‌خلاق‌ براي‌ توسعه‌ و پيشرفت‌ جامعه‌ به‌ كار گرفته‌ شود و زمانيكه‌ اقليت‌ خلاق‌ بصورت‌ اقليت‌ كنترل‌ شده‌ در آيدجامعه‌ به‌ سوي‌ نابودي‌ و فنا گام‌ بر خواهد داشت‌.
در تمام‌ سطوح‌ جامعه‌، افراد براي‌ رشد و پيشرفت‌ خود، خواستار رهبران‌ متعهد و خلاقند شما بايد افراد خلاقي‌بشويد. افراديكه‌ براي‌ پيشرفت‌، ترقي‌ و خوشبختي‌ جامعه‌ و بشريت‌ تلاش‌ مي‌كنند. شما حتماً مي‌پرسيد چگونه‌مي‌توان‌ عضو اقليت‌ خلاق‌ شد. خوب‌ اول‌ از همه‌ بگوييم‌ چه‌ چيزهايي‌ نبايست‌ باشيد:
فرصت‌ طلب‌، تماشاچي‌ و شكست‌ گرا نباشيد.
اقليت‌ خلاق‌ مثبتند آنان‌ كساني‌ هستند كه‌ در ميان‌ ترديد و نوميديها حرقة‌ اميد و خوش‌ بيني‌ را روشن‌ نگه‌ مي‌دارند.اقليت‌ خلاق‌ به‌ پيشرفت‌ فرهنگ‌ معتقد بوده‌ و تحرك‌ افزونتري‌ به‌ چرخهاي‌ تاريخ‌ و توسعه‌ ترقي‌ جامعه‌ بشري‌مي‌دهند.
براي‌ موفقيت‌ در هر چيز بايد توانايي‌ انجام‌ آن‌ كار را داشته‌ باشيم‌؛ اما قابليت‌ و توانايي‌ به‌ تنهايي‌ كافي‌ نيستند به‌موازات‌ توانايي‌ بايد اصرار و استقامت‌ و تمركز فكر نيز داشت‌ كه‌ تركيبي‌ از اين‌ سه‌ عنصر را مي‌توان‌ «سرسختي‌»ناميد. حتي‌ كارهاي‌ بسيار خلاق‌ شما هم‌ ممكن‌ است‌، شكست‌ و ناكامي‌ در پي‌ داشته‌ باشد اما موضوع‌ مهم‌ اينست‌كه‌ شما بايد مصمم‌ باشيد ـ بتوانيد كارتان‌ را هر چه‌ هست‌ به‌ اتمام‌ برسانيد ـ هيچ‌ چيز غير ممكن‌ نيست‌ تنها عدم‌سرسختي‌ شماست‌ كه‌ كار را غير ممكن‌ مي‌سازد.
امكانات‌ گرداگرد شما پراكنده‌اند اين‌ بستگي‌ به‌ شما دارد كه‌ ممكن‌ ها را كشف‌ كرده‌ و به‌ مرحله‌ توفيق‌ برسانيد. دنيادروازه‌هاي‌ خود را در پيش‌ روي‌ كساني‌ كه‌ مثبت‌ عمل‌ مي‌كنند، اعتماد و اعتقاد دارند و زندگي‌ را با توانايي‌ و نيروبه‌ مبارزه‌ مي‌طلبند كاملاً گشوده‌ است‌.
تمام‌ چيزهايي‌ كه‌ امروزه‌ در اختيار داديم‌، زماني‌ آنرا غير ممكن‌ مي‌پنداشتيم‌. امروزه‌ ما اگر به‌ اين‌ طرز تفكرهمچنان‌ ادامه‌ مي‌داديم‌ داشتن‌ پنيسلين‌، هواپيما و چيزهاي‌ بيشمار ديگري‌ كه‌ هم‌ اكنون‌ آنها را عادي‌ تلقي‌ مي‌كنيم‌،محروم‌ مي‌مانديم‌.
غير ممكن‌ ها ممكن‌ گرديد، چون‌ عده‌اي‌ ... افكار و انديشه‌ هاي‌ خود اعتقاد و ايمان‌ كامل‌ داشتند. اينان‌ همان‌كساني‌ هستند كه‌ تاريخ‌ جهان‌ را شكل‌ داده‌ رقم‌ مي‌زنند.
بكوشيد تا بهترين‌ باشيد
افراديكه‌ مايلند جزء بهترين‌ ها باشند بايد همواره‌ نهايت‌ سعي‌ خود را براي‌ رسيدن‌ به‌ اهدافشان‌ بكار ببرند. اگرشما حداكثر تلاش‌ خود را به‌ عمل‌ آوريد، اگر چه‌ احتمال‌ دارد هميشه‌ جزء بهترين‌ ها نباشيد ولي‌ به‌ يقين‌ در يك‌قدعي‌ بهترين‌ ها قرار خواهيد گرفت‌. از سوي‌ ديگر اگر فكر مي‌كنيد قادر به‌ انجام‌ كاري‌ نيستيد و توانايي‌ بهترين‌شدن‌ را در خود نمي‌بينيد، در اين‌ صورت‌ هرگز در كاري‌ موفق‌ نخواهيد شد. كارهايمان‌ با اهميتند ولي‌ از آن‌ مهمترچگونگي‌ برخورد ما با خود كار است‌. طرز برخورد بايد طوري‌ باشد كه‌ به‌ هر كاري‌ دست‌ مي‌زنيم‌ به‌ بالاترين‌سطح‌ صعود برسيم‌.
كسي‌ نباشيد كه‌ فقط‌ براي‌ رف‌ تكليف‌ سعي‌ و كوشش‌ مي‌كنيد ـ جزء بهترين‌ ها باشيد و با تمام‌ وجود در جهت‌هدفتان‌ تلاش‌ كنيد زيرا هر چه‌ بيشتر بكوشيد شانس‌ موفقيت‌ و توفيق‌ تان‌ بيشتر خواهد بود. و بالاترين‌ كوشش‌ خودرا نيز در راه‌ نيل‌ به‌ اهدافتان‌ بكار ببريد. تلاشهاي‌ ترديد آميز هرگز كسي‌ را به‌ درجات‌ عالي‌ نمي‌رساند. هر جا كه‌هستيد همان‌ جا نقطة‌ آغاز است‌، تلاش‌ امروز سازندة‌ فرداي‌ متفاوت‌ شماست‌
به‌ اميد فرداي‌ بهتر

........................................................................................

Wednesday, May 15, 2002

حسي دارم، مثل حس آفتاب سوختگان كوير .
حسي دارم، شبيه باراني كه چهره ي ترك خورده ي زمين را نوازش مي كند.
دلشاد و نگران.
حسي مثل نقاب كه چقدر دلگير است از پوشاندنصورتهاي مهربان و چه شاد از پوشاندن صورتكها.
نمي دانم تارو پودش از چيست؟!...
هيچ و همه و شايد همه و هيچ...
با تو حرف ميزنم، از آنچه مي فهمم ،آنچه دروجودم مرا به هيجان مي آوردو آنچه كه به ركود مي كشاندم.
در برابرمان هزاران هزار چهره. كدام همان است كه بايد ؟! كدام همان است كه شايد؟!
با تو حرف ميزنم. دوست من ، بهترينم!
بيا لحظه اي با هم ،در كنار هم فخود باشيم.آنچه بايد و آنچه شايد،هر دو با هم.بيا دستانمان را دراز كنيم و تكدانه اي از ثريا را رندانه بدزديم و سركست باشيم از بودن.لبريز از احساس . حسي كه ديگر خود را مي شناسد.خود را مي بيندو باران كوير را عاشقانه دوست دارد.بيا...من با تو حرف مي زنم.با تو خواهم گفت. باتو . بيا ...

........................................................................................

Sunday, May 12, 2002

انسان از ديرباز به صورتهای مختلفي با توجه به شرايطي که در آن قرار ميگرفت در پيدا کردن جهتهاسعي مي کرد. انسان صحرانشين،دريانورد،جنگل نشينها وهمه آنهايي که زميني هستند به نوعي به يافتن جهات اصلي (شمال و جنوب،شرق و غرب)احتياج داشته و دارند.اين نياز از چندين راه برآورده ميشود.که يکي از مهمترين آنها که در تاريکي شب تقريبا"تنها راه ممکن است،جهت يابي از طريق ستاره هاست.به اين ترتيب که با يافتن ستارگان صورت فلکي دب اکبر(خرس بزرگ)در آسمان و امتداد دادن دو ستاره راهنمای آن به ستاره ای خواهيم رسيد که ستاره قطبي نام دارد و جهت شمال را نشان مي دهد.فاصله بين دو ستاره راهنما و ستاره قطبي ،پنج برابر فاصله بين دو ستاره راهنما است.اين يکي از ساده ترين راههای يافتن سمت شمال از طريق ستارگان است.
راههای زياد ديگری هم وجود دارد که برای دانستن آنها مي توانيد با ما تماس بگيريد

........................................................................................

Friday, May 03, 2002

نـــــــــــــــــــــــــجوم ؛ چـــــــــــــــــــــــرا و چـــــــــــــــــــگونه؟

نگاهي به آسمان پر ستاره ي بالاي سرتان بيندازيد ( البته وقتي كه هوا ابري نباشد) چه مي بينيد ؟
شايد بتوان اينگونه گفت : يك گنبد تاريك و سياه كه از نقاط كوچك نوراني ، كه از چشمك زدن خسته نمي شوند ، آكنده است . بله ؛ ستارگان ، آسمان شب پر از ستاره است . اين ستارگان چيستند ، نورشان از كجا مي آيد ( منبع توليد نور و انرژي در انها چيست ) ، در كجاي عالم واقعند ، در چه فاصله اي از ما قرار دارند و از چه تشكيل شده اند .
همه ي ما بارها و بارها در شبهاي مهتابي زير نور زرد و چشم نواز ماه قدم زده ايم .
ماه چيست ؟ از كجا آمده است ، نورش از كجاست ، اصلا ” چرا زرد رنگ است ، لكه هاي تيره اي كه روي ماه مي بينيم چيستند ؟
خورشيد اين آفتاب سوزان زندگي بخش ، آن چيست و زمين ، زميني كه در آن سكني گزيده ايم ، زميني كه از هزاران سال پيش تاكنون ميزبان موجود هوشمندي به نام انسان بوده است .
آن چه ؟
يافتن پاسخي منطقي و درست براي يك چنين سوالاتي بود كه منجر به پايه ريزي و گسترش علم نجوم ، نزد نوع بشر شد . همانگونه كه خوب ميدانيد و بارها شنيده و يا خوانده ايد ، نجوم به عنوان يكي از كهنترين علوم مطرح بوده است.ذهن كنجكاو و پوياي بشر همواره در تلاش براي فهم وتوجيه پديده هاي طبيعي اطراف بوده است كه پديده هاي نجومي نيز يكي از آنهاست . نجوم از دير باز تا كنون ، همچون علوم ديگر ، فراز و نشيهي زيادي را پشت سر گذارده است و چهره هاي بزرگ زيادي را در تاريخ خود به يادگار گذارده است . امروز شاخه هاي مختلف نجوم با تكيه بر ابزارها و تكنولوژي پيشرفته همچنان در عرصه ي كشفيات شگفت مي تازند .
روزي حتي فكر رفتن به ماه براي بشر خنده آور بود ، اما حالا تئوري سفرهاي ميان سياره اي مطرح مي شود .جستجو به دنبال حياتهاي هوشمند در جاي جاي اين كيهان پهناور ، كشف منظومه هاي سياره اي ديگر ، سفر به سيارات و حتي ستاره هاي ديگر ( منظور رفتن روي سياراتي است كه به دور ستارگان ديگر مي گردند ) و زندگي در آنها ، از جمله مسايلي است كه نجوم امروز را به شدت به خود مشغول داشته است . آيا ما در اين عالم ، روي زمين ، تنها هستيم و تا ابد همين جا خواهيم ماند ؟ هنوز نمي دانيم .
فكرش را بكنيد ، ما در كهكشان خودمان ( كهكشان راه شيري ) در دريااي از ميلياردها ستاره غرق شده ايم ( در كهكشان ما تقريبا ”
يا 200000000000 ستاره وجود دارد ) 2x10^ (11)
و ما سوار بر مركب راهوارمان زمين ميليونها سال است كه دور خورشيد ، كه يكي از ميلياردها ستاره ي موجود در كهكشان راه شيري است ، مي چرخيم و شب هنگام به نظاره ي اين ستارگان مي پردازيم . تمام ستارگاني كه بر گنبد آسمان مي بينيم متعلق به كهكشان خودمان هستند ، اينهمه ستاره !

به جز اين ستارگان ، اجرام ديگري نيز در آسمان شبهاي زمين پيدا مي شود كه از آن جمله مي توان به كهكشانهاي ديگر پاد كرد ، تا كنون كهكشانهاي بسيار زيادي توسط تلسكوپهاي كوچك و بزرگ كشف و ثبت شده اند ، تعداد اين كهكشانها بسيار زياد است و در همه سوي كهكشان ما پراكنده شده اند ، خلاصه ي كلام اينكه ؛ ما روي زمين خودمان به همراه خورشيد و ميلياردها ستاره ي كهكشان خودمان ،در دريايي از كهكشانها ي ديگر غرق شده ايم . ساحل اين درياي عميق و پهناور كجاست ؟
معلوم نيست !

........................................................................................

 

 

آرشيو وبلاگ | آرشيو هفتگي

Archive

ارسال نظرات

Send Your Comments

درباره روجا

About Roja

 



 

 تازه هاي نجوم

 بروز شويد و بروز بمانيد

 


 لينكدونی نجومی

آرشيو لينكدوني


 

 رخدادها


Roja Weblog :: Persian Space and Astronomy Portal




 


©  استفاده از مطالب اين صفحه با ذكر منبع بلامانع است.تمامي حقوق اين سايت متعلق به گروه نجوم روجا مي باشد .