Monday, February 23, 2004

رصد رفتيم
. پنجشنبه اي که گذشت در يک جاي بلند و تقريبا تاريک و البته قشنگ. تو دهکده اي ه به خاطر زلزله ي سال 69 خراب شده بود و حالا مردمش رفته بودن بالاتر
آسمان اگرچه گاهي کم لطفي مي کرد اما در کل هوا خوب بود. دم دماي صبح هم طلوع عقزب و قوس و کمي اون ور تر دجاجه؛ هم کمي متعجب مون کرد و هم هيجان زده شديم.
...
هواي اينجا ابريه، صبح تقريبا روشنايي هوا مثل غروب مي مونهبا اين تفتوت که به جاي سرخ و نارنجي همه جا خاکستريه. چيز قشنگي نيست.
اما تو آسمون کلي خبر و حادثه و اتفاقه که داره مي افته و آدمي داره پديدش مي ياره. از مريخ که بگذريم، پيدا کردن يه ستاره با قلبي از الماس، رصد بزرگترين جرم در کمربند کوييپر، درخشان شدن لي نير که يه خاطره ي قشنگ از يه رصد خيلي قديمي ازش داريم، کشف دورترين جرم در دنيا که حساب و کتاباي "سن عالم " رو بهم ريخته، آغاز ماموريت "رزتا" و کلي چيز ديگه. بماند که مريخ به تنهايي کلي چيزه.
اما...
...
وبلاگ شايد تا آخر هفته هم همين طوري نا منظم به روز بشه. ببخشيد.

........................................................................................

Saturday, February 14, 2004

بالاخره کنام 2 هم برگزار شد. همونطور که قبلا هم گفته بوديم قرار بود در اين کارگاه بر روي ستاره هاي متغير کار بشه. در کل سمينار خوبي بود اما کمتر کارگاهي بود و کمي هم به ستاره شناسي حرفه اي مي زد.
برنامه سمينار از صبح روز چهارشنبه شروع شد و تا نزديکي هاي 11 شب ادامه داشت. برنامه ها تقريبا سر ساعت برگزار مي شد – در روز اول – و موضوعاتش هم چيزهايي بود که تو اغلب سمينارهاي نجومي کمتر – حتي مي شه گفت اصلا – بهش پرداخته شده بود. چيزايي مثل رصد دقيق، نورسنجي با چشم غير مسلح، ابزارهاي دقيق نورسنجي، تحليل منحني هاي نوري و...
از جمله نکات مثبت اين کارگاه، تلاش برگزار کنندگانش براي کاربردي و عملي بودن بحثها بود. معمولا سعي مي شد تا مواردي که موقع کارکردن پيش مي ياد و معمولا هم سر کلاسها گفته نمي شه حتما ذکر کنن.
در کل سطح علمي کارگاه خوب بود.
اما بعد...
اولين ايراد جدي کارگاه، زمانش بود: 22 بهمن! جدا از اينکه اين زمان براي اغلب دانشجوها زمان خوبي نبود، 22 بهمن تو تهران هيچ کاري نمي شه کرد. بيشتر خيابونا بسته بودن و نزديک بود به خاطر اردوي بسيج خوابگاه ها هم لغو بشن! فشردگي برنامه ها هم مشکل ديگه اي بود که باعث شده بود تعداد آدمهاي خوابيده، زياد بشه. هرچند اين موضوع سوژه اي براي عکاسي «بعضي ها» شده بود.
برخلاف اسمش و بر خلاف برنامه ي سال قبل اين همايش خيلي شباهتي به "کارگاه ملي" نداشت. خيلي ها – چه از تهران و چه از شهرستانها – نيومده بودن که جدا از تاثيرش بر روي برگزاري، بررسي دلايل اين عدم حضور، هم مهمه و هم قابل تامل!
کارگاه چيزهاي ديگه اي هم داشت که بخشي ش "فقط" به نجومي ها مربوط مي شه و بنابراين چيزي نمي نويسيم و بخشي ش رو هم شايد بعدا...

........................................................................................

Tuesday, February 10, 2004

...این روزها...
وقتي که همه چيز، قر و قاطيه، کم پيش مي ياد که دل و دماغي براي وبلاگ نجومي نوشتن باشه. اين روزها هر چند که در تاريخ يه ملت ممکنه روزهاي خيلي مهم و با اهميتي باشه، اما براي نسل بيچاره اي که الان قرار بوده زندگي کنه،... اين روزها... .
...
چند روزي هست که اينجا باد گرم نسبتا مطبوعي مي ورزه و به لطف اون آسمون خيلي قشنگي داريم. زهره، ماه و مشتري چند روزيه که مهمون آسمان هميشه ابريه ما هستن و چقدر هم زيبا. شبها ديدن ماهي که "تب کرده، تو آسموني که ابرهايي رقيق توش به رقص اومدن، لذتي داره.
...
فردا دومين کارگاه ملي نجوم ايران برگزار مي شه. تهران مي ريم.

........................................................................................

Tuesday, February 03, 2004

خبرهاي خوب از خداي جنگ
خب مثل اينکه کم کم بايد منتظر رسيدن خبرهاي خوب از مريخ باشيم. بعد از اينکه مهندسين ناسا اعلام کردن که هر دو مريخ نورد به خوبي مشغول کار هستن، حالا خبرهاي خوبي هم رسيده. مريخ نورد Opportunity چيزي رو که به خاطرش به اين سفر رفته بود، پيدا کرده: يه ماده ي معدني که هماتيت ناميده مي شه. اين ماده که نوعي سنگ آهنه روي زمين اغلب در آب مايع تشکيل مي شه.
مريخ نورد تونست اين ماده رو بوسيله ي دستگاهي که Mini-TES ناميده مي شه آشکار کنه. دانشمندا مي دونستن در ناحيه اي که Meridiani Planum ناميده مي شه، پوشيده از هماتيته، اما وجود يک مريخ نورد و بررسي اون از نزديک چيز ديگه ايه.
اين کشف احتمال وجود منابع آب در مريخ رو خيلي تقويت کرده و احتمالا بايد تو چند هفته ي ديگه منتظر خبر کشف شون باشيم.
چيزاي ديگه اي هم هست که واقعا الان شرايطش نيست. ببخشيد.

........................................................................................

Monday, February 02, 2004

هابل مهمتر از اين حرفهاست
اين طور که بوش مي ياد، ظاهرا طرفداراي تلسکوپ هابل موفق شدن تا تغيير کمي در نظر رييس ناسا ايجاد کنن. همونطور که قبلا نوشته بوديم، بعد از اينکه ماموريت تعمير و نگهداري هابل لغو شد، باربارا ميکولکسکي، سناتور مريلند که مرکز فضايي گادرد و انستيتو تلسکوپ فضايي هابل هم در همين ايالت مستقره، نامه اي به اُ.کيف نوشت و از او خواست تا درباره ي تصميمش تجديد نظر کنه. اين پيشنهاد با استقبال بسيار زيادي از طرف ستاره شناسهاي حرفه اي، آماتورها و حتي مردم معمولي مواجه شد. ظاهرا اين فشار باعث شده تا او حاضر بشه در مورد ترک هابل تجديد نظر کنه.
در نامه اي که او چند روز پيش به خانم سناتور نوشت، اومده که " من از آدميرال Hal Gehman رييس هيئت بررسي حادثه ي کلمبيا خواسته ام تا اين موضوع را بازبيني کند و ديدگاه شخصي خود را بيان دارد. او نيز قبول کرده و متعهد شده تا اين امر را با توجه به اهميت موضوع و به سرعت انجام دهد."
ايراد جدي اي که ميکولکسکي خاطر نشان مي کنه اينه که اُ.کيف تصميمش مبني بر اينکه پرواز شاتلها به هرجا به جز ISS بسيار پرخطره، به دليل انفجار سال گذشته ي کلمبيا ست.
ISS لنگرگاه مناسبي براي خدمه ي يک شاتل آسيب ديده هست، اتاقهاي زيادي براي نگهداري وسايل و تعميرات داره. اما پرواز به ISS هم ممکنه خطرات زيادي داشته باشه. بلند شدن، قرار گرفتن شاتل در مدار و ... که هر کدوم مي تونن رسيدن به ايستگاه رو غيرممکن کنن. قبل از پرواز مجدد شاتل، ناسا مي بايست فضانوردها رو متقاعد کنه که مي تونن به اندازه ي قابل قبولي نسبت به احتمال مشکلات در آينده مطمئن و کارا باشن. با سرکشيهاي قبل از پرواز و در صورت نياز با تعمير ايرادها و نقصها (و حتي ترجيحا اينکه ياد بگيرن چطور منتظر کمک و تعمير توسط يک شاتل ديگه بمونن) اگه اونها بتونن اين کارها رو بدون کمک گرفتن از ISS انجام بدن، قاعدتا مي تونن با ايمني کامل به "هابل" هم پرواز کنن.
به نظر مي رسه تاثير شگرف هابل بر روي علم و اکتشافات، باعث شده تا افکار عمومي به شدت با بازنشستگي پيش از موعدش مخالفت کنن. افکار عمومي اي که قدرت تاثير گذاري دارن.

پنگوئني که پرواز کرد
ديروز(يکشنبه) سالروز انفجار شاتل فضايي کلمبيا بود.اين شاتل پير به دليل اينکه اغلب به خاطر اشکالات فني در آشيانه قرار داشت از طرف کارکنان ناسا لقب "پنگوئن" رو گرفته بود. سال گذشته در پايان ماموريت STS 107 که ماموريتي صرفا علمي بود و در اون بيش از 80 آزمايش علمي در زمينه هاي مختلف انجام شد، پنگوئن در جو زمين سوخت و 7 سرنشين اون جاودانه شدن. جزئيات اين حادثه رو مي تونيد در اينجا مرور کنيد.
حالا بعد از گذشت يک سال از اين ماجرا، به نظر مي رسه که کم کم روال عادي به مرکز فضايي Johnson ناسا بر گشته. اگرچه گزارشها حاکي از اونه که هنوز در همه جاي اين مرکز، توي پوسترها، تصاوير و حتي گيره ها مي شه نمادهايي از اون اتفاق رو ديد.
حالا در ناسا همه دارن به شدت کار مي کنن تا به 15 مورد اجباري اي که تيم بررسي کننده ي حادثه ي کلمبيا اونها رومعين کرده تا قبل از پرواز مجدد شاتل تغيير کنن، برسن. طبق اظهار نظرها شاتل تا 12 سپتامبر آماده ي پرواز خواهد شد.
از طرفي خانواده هاي فضانوردهايي که در شاتل بودن در يک بيانيه ي مشترک اعلام کردن که به رقم اين اتفاق اکتشافات فضايي انسان بايد ادامه پيدا کنه.
در اينجا هم يه مقاله ي زيبا با عنوان "It's Time to Soar Again" (وقتشه که دوباره صعود کنيم) نوشته ي James Lovell هست درباره ي کارهايي که بايد بعد ازاين انجام داد.
...
امشب مريخ در کنار زحل هست. کسايي که زحل رو نمي شناسن، در نزديکي ماه، جرم پرنور و زرد رنگي رو خواهند ديد که به "ارباب حلقه ها" ي منظومه ي شمسي معروفه.

........................................................................................

 

 

آرشيو وبلاگ | آرشيو هفتگي

Archive

ارسال نظرات

Send Your Comments

درباره روجا

About Roja

 



 

 تازه هاي نجوم

 بروز شويد و بروز بمانيد

 


 لينكدونی نجومی

آرشيو لينكدوني


 

 رخدادها


Roja Weblog :: Persian Space and Astronomy Portal




 


©  استفاده از مطالب اين صفحه با ذكر منبع بلامانع است.تمامي حقوق اين سايت متعلق به گروه نجوم روجا مي باشد .